تمام عالم امکان شودفدای حسین
تمام عالم امکان شودفدای حسینخداسپرده خدایی خود به پای حسین
به عالمی ندهم خاک کربلای حسین
به این دلیل که حق گشته خونبهای حسین
نواگرفته نی ازسوز نینوای حسین
دوباره حال وهوای حرم دلم برده
و های و هوی حرم عقل ازسرم برده
هرآنکه زنده به عشق تونیست پس مرده
خوش آن دلی که به تور شما گره خورده
صفاست درحرم قدس باصفای حسین
اسیرجذبه یاسم شمیم میخواهم
دلم گرفته زکویت نسیم میخواهم
تویی امام حرم ،من حریم میخواهم
پرم شکسته ،پر یاکریم میخواهم
که پرزنم به سر گنبد طلای حسین
توباشی وبه کسی رو زنم به غیرشما
فدای عابس وعبداله وزهیر شما
هزارهمچو منی نوکر بریر شما
وآمدیم به دنیا برای سیر شما
خداکند که دهم جان به سرسرای حسین
چه کرده ای که دل از دل ربوده ای آقا
سرودعشق به عالم سروده ای آقا
هنوزهیچ نبود وتو بوده ای آقا
نبودهیچ که در آن نبوده ای آقا
که کائنات شده پر ز ردپای حسین
الا که حاتم طایی به درگهت بنده
صلاة وصوم به یمن قیام تو زنده
وحج وامر به معروف از توپاینده
به سینه نور شما تاهمیشه تابنده
اصول دین خداهست درلوای حسین
سپرده ایم به دستت جوانه هامان را
گرفته ایم زلطفت کرانه هامان را
به گرد پای تو جستم نشانه هامان را
که ساختیم حسینیه خانه هامان را
نوشته ایم به بالای در سرای حسین
همیشه شانه تو مهد قرص خورشیداست
طلوع نام شما بامداد امید است
به دور شمس وجودتو ماه وناهید است
ولایت پدر تو نشان توحید است
به حق قسم که علی هست درهوای حسین
تویی امیرشفاعت ،شفاعتم باتو
گناهکار شدم ،ترک عادتم باتو
چراغ راه ومسیر سعادتم باتو
شهادت است نیازم وحاجتم باتو
چه کارها بکند ذکر ربنای حسین
اویس هستم وگشتم اسیرروی شما
زهیرمیشوم از نشعهٔ صبوی شما
قسم به ذات خداکه به آبروی شما
عنایتی ؛شوم ازکشتگان کوی شما
به گوش دل شنوم غربت صدای حسین
گدایی درتان حس بی بدیل بود
گدای اول تان شخص جبرئیل بود
نوای اعظم ما ذکر الدخیل بود
فرات دیده ام از جوی سلسبیل بود
خداگواست گدائیم ومبتلای حسین
توزاده عرفاتی ومنبع کرمی
منا وسعی وصفایی ومروه وحرمی
توعبد صالح پروردگار درعدمی
انیس ومونس پیغمبران به هرقدمی
نصیب هردل عاشق شود دعای حسین
تمام دار وندارم تویی حسین غریب
خداکند که بمیرم برای شیب خضیب
وتکه تکه شوم درعزای خد تریب
تویی مسیح خدا که کشیدنت به سلیب
چکید اشک خداوند درمنای حسین
میان لجه خون دست وپا زدی ای وای
غریب ؛خواهر خود راصدا زدی ای وای
بگو به شمر چرا بی هوا زدی ای وای
بریدی و به سرنیزه ها زدی ای وای
علی وفاطمه بی هوش درعزای حسین
همان که رأس تو را برسرسنان می زد
وکعب نی به سر وروی بانوان می زد
وتازیانه به پاهای کودکان می زد
سه ساله را جلوی چشم عمه جان می زد
پر آبله شده طفل گریز پای حسین...
محسن پالیزدار