گریه کمتر کن مبادا ای گلم پرپر شوی
گریه کمتر کن مبادا ای گلم پرپر شویزیر باران غمم ای کاش کمتر تر شوی
فتنه هایی بعد من برپا شود،اما بدان
در ره توحید با حیدر تو هم سنگر شوی
من ز دنیا می روم اما بمان ای دخترم
بعد من باید تو تنها یاور حیدر شوی
وای از آن لحظه که برخیزد صدای ناله ات
آه از آن وقتی که افتاده به پشت در شوی
دست از دامان تنها رهبر خود بر مدار
گرچه زیر تازیانه رنگ نیلوفر شوی
صورت گل را چه نسبت هست باسیلی،ولی
چهره نیلی از ستمکاران بد اختر شوی
عمر تو کوتاه تر از عمر گل ها می شود
گرچه از بیداد گلچین راهی بستر شوی
تا شهادت بال معراجت شود در راه دوست
با پسر قربانی مظلومی شوهر شوی
دیده ی امید صدها چون «وفایی» سوی توست
چون به محشر درشفاعت بانوی محشر شوی
سید هاشم وفایی