شهر مدینه صحنه صحرای محشراست
شهر مدینه صحنۀ صحرای محشراستباور کنیم عمر جهان رو به آخر است
ملک خدای عزوجل خیمۀ عزاست
کی صاحب عزاست؟ خداوند اکبر است
در بیت وحی آمده در میزند اجل
این لحظۀ یتیمی زهرای اطهر است
جاری است اشک دیدۀ شیرخدا علی
انگار آب غسل نبی اشک حیدر است
عترت غریب گشته و قرآن به زیر پا
دست امین وحی خداوند بر سر است
باور کنید بر جگر شیر حق علی
داغ نبی فقط نه که داغ برادر است
رکن علی شکسته و از بس شده غریب
از غصه گشته مثل همایی که بیپر است
یارب بر او تو فاطمهاش را نگاهدار
زهرا برای شیرخدا رکن دیگر است
مویی مباد کم ز سر فاطمه شود
کو دست و تیغ و بازوی سردار خیبر است
«میثم» اگر رسول خدا رفت از جهان
نفس نبی به خلق امام است و رهبر است
غلامرضا سازگار