گره به کار دل افتاده یاعلی مددی

گِره به کارِ دل افتاده یاعلی مددی
نوای منبر و سجّاده یاعلی مددی
شعار و شعرِ هر آزاده یاعلی مددی
خدا بها به گدا داده یاعلی مددی

غلامیِ حرمش آرزوی آلُ الله
بگو تو اَشهد اَنَّ علی ولیُّ الله

یلِ نبردِ اُحد فاتحِ دژِ خیبر
وصیِ احمدِ مختار و ساقیِ کوثر
علی‌ست اوّل و آخر... وَ منکرش کافر
غبارِ زیرِ قدم‌هایِ قنبرش محشر

حدیثِ سِیْرِالیَ‌الله این دم و این راه
بگو تو اَشهد اَنَّ علی ولیُّ الله

به گنبدِ حرمش آسمان کند تعظیم
خدا خودش اسدالله را کند تکریم
به نیم ضربتِ او شد یلِ یهودی نیم
چه می‌شود که شوم در نجف دوباره مُقیم

تمامِ حرفِ دلِ فاطمه سلامُ الله
بگو تو اَشهد اَنَّ علی ولیُّ الله

مسافرِ نجفیم و مجاورِ اَفلاک
روا بُوَد که گریبان کنیم امشب چاک
امیر را به خدا پرسشی نموده هلاک...
چرا نشسته روی چادریِ زهرا خاک؟!

کبود شد به چه علّت؟! چرا؟! جمالِ ماه
بگو تو اَشهد اَنَّ علی ولیُّ الله

بریز آبِ روان رویِ پیکرش... چه کنم؟!
چه مضطرند حسین وبرادرش... چه‌کنم؟!
خدا چقدر بلا آمده سرَش... چه کنم؟!
چه آمد به سرِ پهلو و پَرَش... چه کنم؟!

پناه می‌برم از روضه‌های او بر چاه
بگو تو اَشهد اَنَّ علی ولیُّ الله

امانتیِ امین می‌رسد به او امشب
پریده رنگِ حسین و حسن به تاب و تب
وَ بارِ خانه‌یِ تو روی شانه‌یِ زینب
قرارمان تَهِ گودال... روضه‌یِ مَرکب

به زیرِ سم بدنِ ندبه‌خوانِ بی سر... آه
بگو تو اَشهد اَنَّ علی ولیُّ الله

حسین ایمانی