مجنونم و این عشق تدبر شدنی نیست
شعر مداحی مناجات امام حسین (ع) - مجنونم و این عشق تدبر شدنی نیست
مجنونم و این عشق تدبُّر شدنی نیست
دیوانه ی کوی تو تمسخُر شدنی نیست
گفتند بهشت است ولی بهتر از آن است
بین الحرمین تو تصوُّر شدنی نیست
وصل تو میسّر شدنی هست ولی تا
من دور نگردم ز تکبُّر ، شدنی نیست
رزق تو کم و بیش به من می رسد ارباب
نانی که به من می دهی آجر شدنی نیست
آبم بدهی یا ندهی ، هرچه تو خواهی
این تشنه لب از دست تو دلخور شدنی نیست
از خانه ی خود دور نینداز گدا را
این کاسه ی خالی همه جا پُر شدنی نیست
این ظرف نجس پاک نشد ای همه پاکی
با بی ادبی هیچ کسی حُر شدنی نیست
باید بپذیریّ و بخواهی تو ، وگرنه
این سنگ سیه دل بخدا دُر شدنی نیست
خاک کف پای تو شدن می شد اگرچه
حالا که شدم اهل تظاهر ، شدنی نیست
می شد دل من نرم شود بشکند اما
وقتی نخورَد شیشه تلنگُر ، شدنی نیست
محسن ناصحی
174
شعر بعدی