سر و می چرخونی لشگری می ریزه
سر و میچرخونی لشگری میریزهابرو کج کردی که خیبری می ریزه
لابلای تیغه ذوالفقارت داره
بعد هر ضربه ی تو محشری میریزه
غضبت طوفانه موقع آشوبه
دلدلت وقتی سم رو زمین میکوبه
صدا صدای خدا بود در صدای علی
خدا تمام خودش را زده به نام علی
میان معرکه ها تا همیشه عزراییل
نفس نفس بزند پشت ضربههای علی
بند دوم
بی الف بی نقطه سِرّ این منبر چیست
قد علم کن که همه حس کنن محشر چیست
مرحب از وقتی که به مصافت اومد
تازه فهمیده که معنی حیدر چیست
تیغ برمیداری قاتل کفاری
توو عرب معروفی حیدر کراری
به وصف ذات علی تا خیال می کردند
خیال باطل و وصف و محال می کردند
قبیله های عرب با محبت حیدر
همیشه نطفه ی خود را حلال می کردند
بند سوم
روی دستت مولا دستی بالاتر نیست
حتی از نعلینت هستی بالاتر نیست
دیگه از مستی با ضریح و انگورش
همه می دونن که مستی بالاتر نیست
رزق دنیا با تو علت دنیا تو
همه مردا میگن لافتی الا تو
شروع هر سخنی میشود به نام علی
رسول گشته به معراج هم کلام علی
همیشه گفتهام و تا همیشه می گویم
علی امام من است و منم غلام علی
علی کاوند