ای ماه در خسوف شبم پر ستاره است
ای ماه در خسوف شبم پُر ستاره است
چشمان نیمه باز تو داغی دوباره است
دیگر مگو که رفتنی ام، جانِ من بمان
از طرز صحبتت جگرم پاره پاره است
هر دم گَهِ سلام فقط پلک میزنی
بانوی من چرا سخنت با اشاره است
از روزهای قبل،تو نیلی تری چرا
هستی کبود، علی(علیهالسلام) به تو گرم نظاره است
من چاره ساز خلق و تویی چاره ساز من
با این حساب درد مرا با تو چاره است
روزی هزار مرتبه جان بر لبم رسد
لب را به هم بزن نفسم در شماره است
بنگر که نیمه شب حسنت(علیهالسلام)گریه میکند
او غصه دار گوش تو و گوشواره است
محمود اسدی شائق
305
شعر بعدی