امشب که چلچراغ سماوات دیدنی است
امشب که چلچراغ سماوات دیدنی است
ماه سپهر عشق وفضیلت دمیدنی است
از انعکاس آینۀ عشق ومعرفت
زیباترین پدیدۀ اخلاص دیدنی است
فوج فرشته روی زمین جمع گشته است
هرسو صدای بال ملایک شنیدنی است
پیوسته بوسه بررخ او می زند علی
گلیوسه ازجمال ابوالفضل چیدنی است
مهرش نصیب هردل غافل نمی شود
بانقد جان ولایت این گل خریدنی است
آید به گوش جان نغمات فرشتگان
پیوسته می رسد صلوات فرشتگان
آمد خبرکه فصل نشاط وطرب رسید
ایام شادمانی میرعرب رسید
دلهای حق شناس که غرق سرور شد
شوقی دگر به سینۀ هرحق طلب رسید
شیواترین سرور دوعالم سروده شد
زیباترین پدیدۀ عشق وادب رسید
با زر نوشته اند به هفت آسمان عشق
این ماه هاشمی است که حیدر نسب رسید
اندوه عالم از دل ما بار بست ورفت
وقتی که نام نامی او روی لب رسید
غرق تجلیات گل یاس می شود
هرکس مرید حضرت عباس می شود
امروز آمدی که به فردا علم شوی !
درپیشگاه حضرت حق محترم شوی!
روزی پس ازحسین به دنیا قدم زدی
تا با عزیز فاطمه تو هم قدم است!
نسل تو در کرامت وعزت زبانزدند
دیگر عجیب نیست که صاحب کرم شوی!
ازکودکی خویش نشان داده ای بناست
یک روز ساقی همۀ این حرم شوی!
هرگز به زیر بار مذلت نمی روی
حتی اگر به دست اجانب قلم شوی!
جبریل با پرش به روی آسمان نوشت
فانی فی الحسین شدی روز سرنوشت
روزی که جان نثار مسیر بلا شدی!
تو حمزة الحسین به کرب وبلا شدی!
در رزمگاه عشق حسینی به مرتبت
گاهی حسن شدی وگهی مرتضی شدی!
ازچشمۀ فرات گذشتی تو تشنه کام
آن گاه ساقی لب آب بقا شدی!
ازبس مقام ومنزلت تو رفیع بود
شایستۀ دعای همه اولیا شدی!
باب المراد خلق تو بودی وباز هم
باب الحوائج همۀ ماسوا شدی!
ای کاشف الکروب غم از دل تو می بری!
دل را زموج غصه به ساحل تو می بری!
روح حیات می دهد آقا نسیم تو
یعنی دوباره زنده شدم ازشمیم تو
درمصحف همیشۀ جاوید روزگار
نورانی است قدروجلال عظیم تو
بر روی دامن همۀ سائلان عشق
دائم کرم چکیده زدست کریم تو
دلدادگان مهرو وفا وشرف شدند
مدیون مهربانی وخُلق رحیم تو
زائر به بارگاه تو احساس می کند
عطر حضور فاطمه دارد حریم تو
لطفی کن و«وفایی» خود را نوا بده
برما کرامتی کن و کرب وبلا بده
سید هاشم وفایی