دانلود برنامه بحارالاشعار

کبوتر بی پر و پرواز معنا می شود هرگز

شعر مداحی میلاد امام رضا (ع) - کبوتر بی پر و پرواز معنا می شود هرگز

کبوتر بی پر و پرواز معنا می‌شود هرگز
دو بالِ مرغتان جز در حرم وا می‌شود هرگز

درِ این خانه بی‌منّت به سائل می‌رسد نعمت
برایِ آب و نان لبهایِ او وا می‌شود هرگز

غلامِ بی‌پناهی که پناهش می‌شود سلطان
مگر پیشِ کسی دیگر قدَش تا می‌شود هرگز

به نامِ نامیِ حیدر شده ذرّاتِ این کشور
حریفِ خاکِ ایران کُلِّ دنیا می‌شود هرگز

علیِ عالیِ اعلاست پرچم‌دارِ این وادی
علی جانم دَمِ لبهایِ ما در ماتم و شادی

جنوب و مشرق و مغرب شمالِ کشورم ایران
چه فرقی می‌کند هستیم در ظِلِّ شما سلطان

به وقتِ مشکلات و غصّه ذکرِ ما رضاجان است
به تهران و خراسان و قم و گیلان و آبادان

لرستان و بلوچستان و یزد و اصفهان... ایلام
وَ کهکیلویه و البرز و هرمزگان و خوزستان

بلوچ و کرد و لر ترک و عرب هر لهجه‌ای داریم
به تو دلبسته‌ایم آری فدایت جانِمان جانان

به شادی و بلا جز نامِ تو ذکرِ لبِ ما نیست
به‌ تو دل داده‌ایم از کِی؟! رضاجان قصّه طولانی‌ست

خدا در عالَمِ ذَر از اِضافیِ گِلِ حیدر
سِرشته طینتِ ما را برایِ یاری دلبر

اَزل گوشِ مرا عادت به این نجوا فَلک داده
نوایِ یاعلی و آیه‌هایِ سوره‌یِ کوثر

به وقتِ بی‌قراری‌ها و دلتنگی و دلشوره
اگر داریم بر سر اشتیاقِ کویِ پیغمبر

اگر میلِ نجف داریم و دیدارِ ضریحِ یار
وَ یا سرگشته‌ایم از غصّه‌هایِ تربتِ مادر

تمام دلخوشیِ ما همین صحن و سرایِ توست
نگاهِ عاشقان خیره به اِیوانِ طلایِ توست

خراسانی‌ام و ایرانی‌ام اهلِ گوهرشادم
دخیلِ پنجره‌فولادم و در فکرِ امدادم

غلامِ ابنِ غلامِ ابنِ غلامِ خانه‌زادم من
نمک‌گیرت شدیم آقا من و آباء و اولادم

مَنی که آب و نانم از کسی جز تو نمی‌گیرم
مَنی که جَلدِ این گنبد چنان مرغ گوهرشادم

شبی رو به حرم یاد شما افتادم و انگار...
تو روضه‌خوان شدی با جان‌وُدل من گوش می‌دادم

مرا بردی تَهِ گودال ..چکمه ...بی‌حیا... سینه
بخوان ندبه اَمان از کُندیِ این خنجر کینه

حسین ایمانی

127
شعر بعدی