واسه دل من این چشماتو کمی وا کن
واسه دل من این چشماتوکمی وا کن
گریه ی بی صدای من رو
تماشا کن
بیا و رحمی کن به دل
بی قرارم
واسه ی حال زارم کمی
تو دعا کن
.....
میسوزی
از اثر سم
فایده
نداره مرهم
قدم شد
ازین غصه خم
باباجون بابای غریبم
️️️️️
بند2⃣
غم تو با دخترت بابا
چی کار کرده
سینه ی من از غصه ی تو
پره درده
یتیم های کوفه می خونن
با دل خون
چرا بابامون نون مون و
نیاورده
.....
منتظر
هستن یتیما
بیایی
پیششون بابا
با نون و
کیسه ی خرما
بابا جون. بابای غریبم
️️️️️
بند3⃣
لحظه ی اخر گفتی با من
از کربلا
گفتی می بینی زینب سری
روی نیزه ها
می بینی حسین و افتاده
تو قتلگاه
با تن غرق خون و عریان
به زیر پا
.....
گفتی از
آتیش و غارت
گفتی از
غمه اسارت
لحظه ی
سخت جسارت
باباجون بابای غریبم
سید ناصراسماعیل نسب
رضا نصابی