سلام ای آشنای سال و ماهم
شعر مداحی مناجات امام زمان (عج) - سلام ای آشنای سال و ماهم
سلام ای آشنای سال و ماهم
سلام ای عهد و پیمان قدیمی
سلام ای ماه پنهان از نظرها
سلام ای مهربان یار صمیمی
دلی دارم پر از هجرانت ای یار
من از تن ها ، به تنهایی رسیدم
دویدم ، گرچه پایی لنگ دارم
شنیدم جمعه می آیی ، رسیدم
سر شب توبه کردم مثل هربار
سحر شد با دعایت عهد بستم
ولی صبح آمد و ظهر آمد و باز
همان عهدی که بستم را شکستم
گنهکارم خودم میدانم آقا
دلیل این همه دوری منم من
تو خیلی مهربانی ، پس عجب نیست
اگر بر آب و آتش میزنم من
سر بازار دیدار تو هر روز
ضرر کردم ، دلم بی مشتری ماند
گرفتند از تو مردم حاجت اما
برات من که بودم آخری ، ماند
محسن ناصحی
95
شعر بعدی