دلت رفته آقای مظلوم
دلت رفته آقای مظلوم
با چشمی که می باره دائم
کنار تن ماه گلگون
تن غرق در خون قاسم
تن پاره پاره ی قاسم
شده آتیش ِقلب نجمه
کنارش نشسته ،بمیرم
رو صورت داره جای لطمه
میگه بی تو قاسم
ندارم قراری
چرا جای سالم
به پیکر نداری
بیا یابن زهرا......
زبان حال حضرت زبیده با حضرت قاسم علیهماالسلام:
ببین مرد خونَم، عروست
عزاداره پیش تن تو
لباس ِسیاهه تن من
چرا قرمزه پیرهن تو
تو ای ماه من پیکر تو
چقد داره زخم ِهلالی
زیر پای اسبای دشمن
بمیرم تو داشتی چه حالی؟
زده شونه موتو
پای اسب دشمن
زیر نعلا ای کاش
جای تو بودم من
بیا یابن زهرا......
پاشو تازه داماد ببین که
شده بی پناه همسر تو
نخواه که از این پس عزیزم
ببینم رو نی ها سر تو
چه خوب شد که رفتی ندیدی
میشم همسفر با اراذل
میشم روبرو پای نیزَت
با نیش خندای چند تا قاتل
نمی بینی من رو
توی شادی شام
عدو وقت گریَم
به من میده دشنام
بیا یابن زهرا...
️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)