دستشونو گرفتی و رو سرشون دست کشیدی
دستشونو گرفتی و
رو سرشون دست کشیدی
بهونه گیر که میشدن
نازشونو میخریدی
تو نباشی بی کس میشن
دوباره بی بابا میشن
تو پدر ایتامی و
اگه بری تنها میشن
مونده تو خاطر تاریخ
این خط روشن از اسلام
گفتی تو لحظه ی آخر
الله الله فی الایتام
بند دوم
رفتی و به قلب ما
خوشی دیگه حروم شده
دنیا یتیمه بعد تو
مردونگی تموم شده
کی دیگه یادش میمونه
یتیمای این دنیا رو
کی میبره رو شونه هاش
کیسه ی نون و خرما رو
بعد تو تازه فهمیدن
کی بود اون خیّر گمنام
آقایی که همش میگفت
الله الله فی الایتام
بند سوم
روضه خون شده زینبت
پیش چشای کوفیا
یتیم نوازی میکنه
مثل خودت ،تو کربلا
تو آغوش زینب مونده
تموم دنیای حسین
همهی زندگیش شده
بچه یتیمای حسین
مونده رو دستای زینب
زخمای کربلا تا شام
هرجایی که سپر شد گفت
الله الله فی الایتام
--
سعیده کرمانی
سعید حمیدیان فر