شعر مداحی مناجات مناجات با خدا در خود خزیده بودم تو بی خبر رسیدی

بیانیه وبسایت بحارالاشعار در مورد انتشار کتاب بحارالاشعار
مجموعه: مناجات با خدا
قالب شعر: مناجات
بازدید: 126

در خود خزیده بودم تو بی خبر رسیدی

در خود خزیده بودم، تو بی خبر رسیدی
من خواب مانده بودم، وقت سحر رسیدی

حتی صدای پایت من را نکرد بیدار
من منتظر نبودم، تو از سفر رسیدی

تو در زدی ولی باز، نشنید گوشم انگار
تو باز هم به داد این کور و کر رسیدی

ای ماهِ روزه خیلی، خشکیده بود چشمم
اما به جای من تو، با چشم تَر رسیدی

دیدی فرار کردم، دیدی گریز پایم
هم بیشتر دویدی، هم بیشتر رسیدی

من در گناه بودم، نزدیک چاه بودم
می‌خواستی نیفتم، آسیمه سر رسیدی

دست مرا گرفتی، در روضه‌ام‌ نشاندی
هم روضه‌خوان شدی و هم خون‌جگر رسیدی
**
هر روز وقت افطار، هر روز مثل هر بار
رفتی کنار گودال از تن به سر رسیدی

لب‌تشنه بود ارباب، ای روضه‌خوانِ بی تاب
بردار با خودت آب، فردا اگر رسیدی

️ محسن ناصحی

کلیه حقوق مادی و معنوی طبق قانون تجارت الکترونیکی جمهوری اسلامی ایران برای وبسایت (بحارالاشعار) محفوظ است

هرگونه سوء استفاده از نام بحارالاشعار و محصولات وبسایت شرعا حرام و قانونا مورد پیگرد قرار خواهد گرفت

© 2022-2023 beharalashar.ir All Rights Reserved.

فهرست