دانلود برنامه بحارالاشعار

جز اشک دیده موج به دریای ما که نیست

شعر مداحی مناجات مناجات با خدا - جز اشک دیده موج به دریای ما که نیست

جز اشکِ دیده، موج به دریای ما که نیست
فرصت برای عرض تمنّای ما که نیست

بر بی کسی و حسرت مان گریه می کنیم
شب با که سر کنیم؟ حرم جای ما که نیست

گیرم نَفَس به مُرده رساندی، چه فایده!
قبری به تنگنایی دنیای ما که نیست

دارد بساط روضهء ما جمع می شود
جائی برای داد و تقلاّی ما که نیست

ای سفرهء معطّرِ افطار تا سحر؛
افسوس! در کنار تو آقای ما که نیست

خیمه نشین! بیا بنشین درد دل کنیم
در غربتیم! خانهء بابای ما که نیست

باید نشست در ته زندان به پای هجر
زنجیرهای وصل تو در پای ما که نیست

زهرا اگر نبود، کسی فکر ما نبود
جز او کسی غمش، غم فردای ما که نیست

ما را یکی سوی نجف و کربلا نبرد
این درد کهنه غصهء حالای ما که نیست

پرونده های بندگی ما سیاه بود
سلطان نوشت؛ کار گداهای ما که نیست

حالا مریض آمده باید چکار کرد؟!
با غم که هست و وقت مداوای ما که نیست

گفتم رضا، شنیده شد از مرقدش حسین
جز ذکر او ذخیرهء عقبای ما که نیست

رضا دین پرور

47
شعر بعدی