برای مادر خود تا سپر شدی دم در
شعر مداحی روضه حضرت محسن (ع) - برای مادر خود تا سپر شدی دم در - اشعار مداحی دهه فاطمیه ، شعر روضه آتش زدن درب خانه حضرت زهرا
برای مادر خود تا سپر شدی دمِ در
گرفت جان تو را ضربههای محکم در
کسی هنوز نفهمیده داغ شیر خدا
غم تو بود؟ غم کوچه بود؟ یا غم در؟
عجب حکایت تلخی شد این که با شدت
به جان جسم تو افتاد بیمقدمه، در
سیاه شد همهی چوبها به این علت
که در عزای تو باشد لباس ماتم در
به شکل خون شده و قطرهقطره از آن میخ
به احترام تو میریخت اشک نمنم در
هزارسال گذشتهست و ماجرایی تلخ
هنوز هم که هنوز است مانده در خم در
به ذبح اعظم گودال سرخ عشق قسم
که تا ابد لقب توست: ذبح اعظم در
به انتقام تو یکروز میرسد از راه
کسی که مانده چنان راز بین عالم در.
مجتبی خرسندی
111
شعر بعدی