الهی از کفم رفت دختر من
شعر مداحی مدح ختم و ترحیم - الهی از کفم رفت دختر من
وفات دختر
الهی از کفم رفت دختر من
چراغ خانه ی من اختر من
همی نالم زمرگش روز وشبها
که دختر جان پدر گردیده تنها
زداغت ناله ها دارم عزیزم
چسان از کف تو را دادم عزیزم
چرا تنها رها کردی پدر را
نمودی پاره پاره این جگر را
اگر بودی کنار بستر من
به وقت احتضارم دختر من
سرم را میگرفتی روی زانو
عزیز جان بابا ای مهر بانو
ولی حالا به جایت دختر من
سرت گیرم به دامن گوهر من
چسان آرام سازم من دل خویش
دلی را که بود دایم به تشویش
دلی را را که زداغت خون نمودی
مرا از دوریت مجنون نمودی
(فراز) دست دعا دارد همیشه
بقاء دختران خواهد همیشه
️غلامرضانوتَرکی همدانی (فراز)
125
شعر بعدی