یه سالِ دیگه اومد و نیومدی
خطاب به امام زمان(عج)--
یه سالِ دیگه اومد و نیومدی
صدایِ هق هقِ زمین در اومده
خودت ببین چه جوری ضجه میزنن
کاسه ی صبر عاشقا سر اومده
آقا بیا و نزار این شبها
اشکای چشمامون ، مثل دریا باشه
کاشکی میشد این شبای قدری
جای قرآن دستات ، رو سر ما باشه
به محراب کوفه که شد غرق خون
به حال پریشون حیدر بیا
به رنگ کبود رخ فاطمه
به پهلوی مجروح مادر بیا
️️️️️️️️
یه عمره که خونِ دلِ سهمِ علی
حتی نگفتم دردمو به قلب چاه
هر دفعه که یادم میفته اون روزا
آروم آروم میکشم از تو سینه آه
دردای من گفتنش دشواره
چشم من خونبار از ، اون در و دیواره
داغم ازون ضربه ی مسمارِ
فاطمه افتاد و ، من شدم آواره
زمین خوردن امشبم رو نبین
علی رو زمین زد غم یک نفر
زمین خوردم اون لحظه که فاطمه
شکسته شد از ضرب دیوار و در
️️️️️️️️
الهی تو خونه ت نریزن اونا که
یه عمره بی بهونه با تو دشمنن
خدا نیاره واسه مردی ببینه
که همسرش رو بین خونش میزنن
چی بگم از ضربه ی شلاق و
شعله های داغ و ، این غم دیرینه
سی سالِ که میگذره اون روزا
اما واسه حیدر ، داغشم سنگینه
ازون درد بازوش که چیزی نگفت
ازون درد پهلوش که حرفی نزد
ولی داغِ اون گریه های شبش
میمونه تو قلب علی تا ابد
امیر قربانی فر