یا علی آمد دل بشکسته ام تا در نجف
نجفیا علی آمد دل بشکسته ام تا در نجف
بال پروازی گرفتم از تو مولا در نجف
زیر ایوان طلایت ای امیر بی بدیل
چشم هر زائر شده محو تماشا در نجف
این تویی مسکین نواز و این منم غرقِ نیاز
حال بنگر آمدم غرقِ تمنّا در نجف
هر دعا پَر می کِشد اینجا به سمت آسمان
می رود از خاک تا عرش مُعلّا در نجف
بندگانِ بی پناه و بی قرار و خسته را
بیشتر دارد عنایت حق تعالا در نجف
دست بر دامان حیدر می زنم امّیدوار
می رود آه دل بشکسته بالا در نجف
می درخشد چون ستاره روبروی چشم ها
دُرِّ بسیاری که دارد موج دریا در نجف
هر که برده دست خود را جانب شخص دگر
من گرفتم دامن شیر خدا را در نجف
در حریم مرتضی هر کس گرفته یک پناه
من شدم سایه نشین سرو و طوبا در نجف
کرده ام بیتوته اکنون در حریم مرتضی
اشک و آهی دارم و غوغای نجوا در نجف
هر که دارد اُلفتی با مرقد مولا علی
همچو «یاسر» این منم غرقِ تمنّا در نجف
**
محمود تاری «یاسر»
فهرست اشعار:
