قطره قطره می سوزم لاله لاله دلخونم
قطره قطره می سوزم لاله لاله دلخونم
سرو قامت شکسته از وفایت ممنونم
از علی دفع خطر شد
دست و بازویت سپر شد
غریبم زهرا.......
در میان کوچه من کعبه و تو در طواف
عاقبت حجت شکست ضربه ی تیغ و غلاف
دستت از دستم جدا شد
هر چه شد در کوچه ها شد
غریبم زهرا......
خسته شد بازوی تو بسته شد بازوی من
من خجل از روی تو تو خجل از روی من
ای کبودی در کبودی
یاورم تنها تو بودی
غریبم زهرا......
میثم مومنی نژاد
662
شعر بعدی