غنچه ولا وا شده شد مدینه گلشن
غنچه ی ولا وا شده،شد مدینه گلشن
از مقدم این گل شده،چشم شیعه روشن
جانانه ی زینبین
فاطمه را نور عین
ز لطف حق آمده
رقیه بنت الحسین
رقیه بنت الحسین۴
گرفته خانه ی حسین،عطر و بوی زهرا
امشب تالی فاطمه،آمده به دنیا
سرتا به پا رحمت است
او محور عترت است
آیینه ی فاطمه
نشان حریت است
رقیه بنت الحسین۴
پیچیده در کل جهان،عطر و بوی این گل
امشب بود چشم حسین،محو روی این گل
ماه رویش فاطمی
عطر و بویش فاطمی
نجل پیمبر بود
خلق و خویش فاطمی
رقیه بنت الحسین۴
ای گل آل مصطفی،بی قرینه ی من
نام تو از روز ازل،حک به سینه ی من
ای مَحرم هرچه راز
روح دعا و نماز
رقیه آوردهام
سوی تو دست نیاز
رقیه بنت الحسین۴
چی می شه یک دم تو بیای،در شب ولادت
باز دوباره قلب و دلِ،شیعه کرده یادت
در شب میلاد تو
آمده بر تو پناه
از کرم و لطف نما
بر من مسکین نگاه
رقیه بنت الحسین۴
رضا یعقوبیان