روی غدیر دست بابا رفت بالا
روی غدیر دست بابا رفت بالا
شد قتلگاهش دست بابا کرد لالا
تیر سه شعبه هر دو را باهم زمین زد
خون گلویش ریخته بر روی بابا
از پوست آویزان شده این سر ز پیکر
لب تشنه جان دادی بمیرم پیش دریا
شرمنده ام از چشم های نیمه بازت
خیری ندیدی مثل اکبر تو ز دنیا
ماندم چه خاکی سر کنم حالا عزیزم
شد ناله های مادرت از دور پیدا
بابا عبا رویت کشیدم تا نبیند
این مادر بی اصغر افتاده از پا
محمد حبیب زاده
382
شعر بعدی