حال من بد بود اسم مشهد آمد خوب شد
حالِ من بد بود اسمِ مشهد آمد خوب شد
جنسِ بُنجُل با نگاهِ نابِ تو مرغوب شد
بردنِ نامِ شما قلبِ مرا آرام کرد
هر کجا غافل شدم از تو دلم آشوب شد
من غلامِ خانهزادم یاعلی موسیَ الرّضا
قلبِ من مِس بود با ذکرِ علی زرکوب شد
میزنم بر سینِه سنگِ عشقتان را تا اَبد
حالِ بیمارِ تو در صحن و سرایت خوب شد
هر کجایِ زندگی که صبرِ من سر آمده
پایِ پرچم طاقتِ نوکر چنان اَیّوب شد
مصرعی روضه بخوانم گریههایش با شما
زخمهایِ کهنِه نو با ضربههایِ چوب شد
خیزران کوبید و خندید و به زینب طعنه زد
پاسخِ او ندبههایِ بانویِ محجوب شد
حسین ایمانی