تا که آرومه دلم با تو
تا که آرومه دلم با توبذا حرفامو بگم با تو
کوفه رفتم تنهای تنها
لااقل شامو برم با تو
آخه تو شام ...
توو خرابه دعای رقیه مستجاب میشه
دوباره دلم اسیر غم و اضطراب میشه
همه دنیا روو سرم خراب میشه ۲
عالمو دنبال کاروان تو کشیدم
تو ازم راضی باشی به آرزوم رسیدم
غیر زیبایی توو این مسیر چیزی ندیدم ۲
یا اباعبدالله ۴
---
روی نی همسفرم بودی
شاهد چشم ترم بودی
بین قومی بیحیا رفتم
سایه روی سرم بودی
آخه تو شام ...
ما رو بردن وسط حرومیا توی بازار
نگاه زجر و سنان بچهها رو میداد آزار
چی بگم از غمای تو دست روی دلم نگذار
چه جسارتا به من شد و چیا شنیدم
به خدا به غیر تو از همه دل بریدم
غیر زیبایی توو این مسیر چیزی ندیدم ۲
یا اباعبدالله ۴
حسین بیدگلی
فهرست اشعار:
