بشویم زخم پهلو یا که بازو یا که هر دو
بشویم زخم پهلو یا که بازو یا که هر دو
بگریم بهر بازو یا که پهلو یا که هر دو
درین شام غم انگیز فراق از داغ جانسوز
کنم دل را پریشان یا که گیسو یا که هر دو
غم طفلان به یک سمت و غم زهرا به یک سو
بسوزم بهر طفلان یا که بانو یا که هر دو
نمی داند کسی حال منِ دل خسته امشب
که از کف می دهم گل یا که نیرو یا که هر دو
نمی داند کسی از پا فتادن را ... ، نداند
که خم شد قامت من یا که زانو یا که هر دو
به یک سو کودکان گریان ، به یک سو جسم زهرا
بسوزم من درین سو یا که آنسو یا که هر دو
ز دستم رفت زهرا ، مانده ام تنها ، مردّد
بگریم یا که با او یا که بی او یا که هر دو
ز غم سوزد دلم "یاسر" ازین داغ جگرسوز
بریزم اشک بر دل یا که بر رو یا که هر دو
**
محمود تاری «یاسر»
447
شعر بعدی