بسوز ای آسمان یاد جلال بقیع
بسوز ای آسمان/یاد جلالِ بقیعببار از دیده ات/اشک به حالِ بقیع
غم به سرای علی/بار دگر سر زده
سقیفه آتش درِ/خانه ی حیدر زده
......
چه درد و غم داشتی؟/بقیع یادش بخیر
تو هم حرم داشتی/بقیع یادش بخیر
حرم که نه ، خاکِ تو/خانه ی امن خداست
جنت حق بر زمین/بهشت اهل سماست
.....
روضه بخوان ای بقیع/از غم حیدر بگو
تو شاهدی بر زمین/فتاد ناموس او
بگو چگونه علی/رسید بالا سرش؟
چرا عبا را کشید/بر بدن همسرش؟
......
روضه بخوان ای بقیع/با علیِ مرتضی
ز غسل یاس کبود/در نظر بچه ها
کجایی اسما بیا/با کفنِ فاطمه
بریز آب روان/بر بدن فاطمه
......
روضه بخوان ای بقیع/روضه ی غربت بخوان
بگو چه رخ داد که/تیره شده آسمان؟
کفن به جسم حسن/دوخته از تیر شد
خون دلِ حسن از/کفن سرازیر شد
.....
روضه بخوان ای بقیع/شبیه ام البنین
بگو که سقا فتاد/به صورتش بر زمین
لشکری از هر طرف/نیزه بر آن تن زدند
(به فرق نورانِیَش/عمود آهن زدند)
محمدعلی انصاری