با نیزه می زدنت آخر تشنه کشتنت
شعر مداحی زمزمه حضرت عباس (ع) - با نیزه می زدنت آخر تشنه کشتنت - شعر مداحی ویژه تاسوعا ، متن مداحی شب تاسوعا ، متن نوحه محرم ، متن نوحه تاسوعا ، شعر مداحی محرم 1401
با نیزه میزدنت
آخر تشنه کشتنت
لشکری حلقه زده دور تنت
افتادی از روی زین
ای ماه ام بنین
با سرت چه کرد عمود آهنین
دست به زانو میزارم
دیگه طاقت ندارم
من چجور تیر از چشات در بیارم
دست و پا تو بریدن
مشک آب و دریدن
تو رو با نیزه به هر سو کشیدن
از این روی نازنین
از زخم روی جبین
معلومه با صورت افتادی زمین
بانگ یا اخا زدی
پرپر رو خاکا زدی
تو بی دست چجوری دست و پا زدی
میثم مومنی نژاد
620
شعر بعدی