باغبانا چه شود جانب گلزار من آیی
(زیارت وداع نجف)باغبانا ! چه شود جانب گلزار من آیی
تو طبیبانه کنار دلِ بیمار من آیی
یا علی میشود از لطف چو خورشید و شقایق
بشکفی چون گل و در دیده بیدار من آیی
یا علی کاش دمی جلوه کنی بر دلِ زارم
مثل ماهِ شبِ قدرم ، به شبِ تار من آیی
آمدم قبر تو بوسیدم و رفتم به امیدی
که شبِ اوّل قبرم تو بدیدار من آیی
من به عشق تو دلی غرقِ بخون دارم و گویم
آفتابا ! چه شود در دلِ خونبار من آیی
در پناه تو همه عمر به سر برده ، چه باشد
باز بالای سرِ سایه ی دیوار من آیی
گره افتاده به کارِ من و چشمم به تو باشد
می شود لحظه ای از لطف پی کار من آیی
«یاسرِ» خسته دلم میشود ای عشق همین جا
چون خریدار تویی ، بر سر بازار من آیی
**
محمود تاری «یاسر»