باز هم عاشق و دلخواه علی آمده ام
باز هم عاشق و دلخواهِ علی(ع) آمده امنور میخواهم و در ماهِ علی(ع) آمده ام
کوهی از معصیت آوردهام از راهِ نیاز
تا مقرّب شوم از راهِ علی(ع) آمده ام
تا اجابت بشود توبهٔ نیمه شبِ من
در مناجاتِ سحرگاه ِ علی(ع) آمده ام
طعنهٔ خلق زمینم زده و دنبالِ
لطفِ بی منّتِ أللهِ علی(ع) آمده ام
گرهِ کور بر این بندگی ام افتاده ست
باز محتاج به مفتاحِ علی(ع) آمده ام
قفلِ دیرینه به بازارِ کسادم خورده
با غمی کهنه به درگاهِ علی(ع) آمده ام
تا که قدرِ منِ غفلت زده را بشناسم
شبِ قدر آمده؛ همراهِ علی(ع) آمده ام
تشنهٔ معرفتم! ظرفِ وجودم خالیست
به امیدِ نَمی از چاهِ علی(ع) آمده ام
چاه...آن سنگِ صبوری که ترک خورد از آه
اشک میریزم و با آهِ علی(ع) آمده ام
بِعلیٍ(ع) بِعلیٍ(ع) بِعلیٍ(ع) العفو
با دلِ خسته و آگاهِ علی(ع) آمده ام
*
سحرِ نوزدهم فرقِ سرش سخت شکافت
با همان سجدهٔ جانکاهِ علی(ع) آمده ام!
مرضیه عاطفی