باز امشب در جهان شوری به پاست
باز امشب در جهان شوری به پاستجشن شادی در همه ارض و سماست
شاد از این موهبت اهل ولاست
شادمان قلب علی موسی الرضاست
تالی زهرای اطهر آمده
دختر موسی بن جعفر آمده
آمده هنگامه ی فیض حضور
شهر یثرب گشته پر نور و سرور
ماه تابان ولایت در ظهور
نجمه امشب غرق شادی و غرور
هدیه داده حق بر او معصومه را
در بغل بگرفته آن مظلومه را
امشب از حق لطف بی حد می رسد
در جهان انوار سرمد می رسد
غنچه ی بستان احمد می رسد
هستی آل محمد می رسد
باز نخل دین حق داده ثمر
نوعروس فاطمه زاده قمر
شامل عالم شده لطف الاه
سر زد از شهر مدینه قرص ماه
دخت موسی آمده با عز و جاه
آن که باشد شیعیان را تکیه گاه
او علی موسی الرضا را خواهر است
شافعه چون فاطمه در محشر است
مظهر جود و سخا شد جلوه گر
دردمندان را دوا شد جلوهگر
تک گل باغ ولا شد جلوهگر
هستی و جان رضا شد جلوه گر
جبرئیل آئینه گردانی کند
مریمش گهواره جنبانی کند
روحبخش عالم امکان رسید
رهگشای جنت و رضوان رسید
درد و رنج شیعیان پایان رسید
ای محبان دارو و درمان رسید
باشد او چون فاطمه مشکل گشا
با نگاهش درد ها گردد دوا
عزت قم در جهان معصومه است
شیعه را آرام جان معصومه است
گلبن باغ جنان معصومه است
بر رضا روح و روان معصومه است
هرچه ایران دارد از او و رضاست
هرکه آید سوی او حاجت رواست
شکرالله ما مسلمان توایم
شرمسار لطف و احسان توایم
هرچه هستیم ما مهمان توایم
ما نمک پرورده ی خوان توایم
زین همه لطف و عطا شرمندهایم
با ولای تو در عالم زنده ایم
جان من گردد فدایت فاطمه
شد بهشت من سرایت فاطمه
شامل لطف و عطایت فاطمه
کن نظر بر این گدایت فاطمه
ای کریمه این بُوَد ذکر همه
اشفعی لی اشفعی لی فاطمه
بی پناهان را تویی تنها پناه
شیعیان مرتضی را تکیه گاه
مستمندم مستمند یک نگاه
گویم این نکته ز دل با اشک و آه
تو ولایت را بتابان بر دلم
حل نما با یک نگاهت مشکلم
فاطمیون جملگی بیمار تو
حیدریون در جهان بیدار تو
زینبیون عاشق دیدار تو
رضویون سائل دربار تو
بر نگین آل عصمت خاتمی
چون رضا مشکل گشای عالمی
گرچه بر درگاه تو ناقابلم
لطف تو گردیده امشب شاملم
جا گرفته مِهر تو کنج دلم
محو تو گشته تمام حاصلم
ای کریمه نوکرت هستم (رضا)
دستگیری کن ز من روز جزا
رضا یعقوبیان