بازم دوباره حرمت مادر به من رسید
بازم دوباره حرمت مادر به من رسیدشد فاطمیه دعوت مادر به من رسید
من آمدم به مجلس آه و عزای او
در بین روضه غربت مادر به من رسید
از قبر بی حرم که نشانی ندیده ام
اما شمیم تربت مادر به من رسید
باز آسمان به ماتم او مبتلا شده
سر تا سر زمین همه غرق عزا شده
اشک حسین روانه شده نیمه های شب
عرش خدا ز گریه ی او کربلا شده
شکر خدا که در غم جانسوز فاطمه
پیراهنی سیه کفن این گدا شده
بازم دوباره دل به هوایش عزا گرفت
در بین روضه دامن خیرالنسا گرفت
قلب شکسته ام به حریمش دخیل بست
با یک اشاره اش مرض دل شفا گرفت
هر کس که سینه زد به محرم ز سوز دل
در فاطمیه رخصت کرب و بلا گرفت
بازم دوباره یاد در و یاد سینه ام
سینه زن مصیبت طغیان کینه ام
تا زنده ام قسم به خدا پای روضه ها
از ماجرای آتش اهل مدینه ام
عمرم اگر به صد برسد سینه می زنم
با دست ناتوان و پر از لرز و پینه ام
یا رب به حق سینه ی بشکسته ی بتول
یا رب به حق خون دل دختر رسول
یا رب به حق گریه ی چشمان بی ریا
حق دلی که از غم زهرا شده ملول
گرچه اسیر بند گناهیم و رو سیاه...
لطفی نما و مجلس ما را بکن قبول
هادی همتی