بابای من با دیدن وضع تو من حالم وخیمه
بابای منبا دیدن وضع تو من حالم وخیمه
نگو که از فردا دیگه زینب یتیمه
ببین دارم دق میکنم کنار بستر
حسن میگه گریه نکن خدا کریمه
.....
از شدت این زخم کاری
رنگی بابا به رُخ نداری
چرا آخه میکنی گریه
مثال ابرای بهاری
سی سال گذشته نکنه بازم
یاد درو سینه ی یاری
....
بابای مظلومم علی خیلی غریبه
ذکر دل مضطر من أمن یجیبه
•┈┈••✾❀❀✾••┈┈•
بند2⃣
بابای من
سرت شکاف برداشته تا مابین أبروت
لخته های خون چسبیده به تار گیسوت
جونی نمونده به تنت غریب کوفه
خیلی ورم کرده بابا چهر خدا جوت
.....
میسوزه تو تب پیکر تو
خیلی بهم ریخته سر تو
دوختی چرا به میخ رو در
بابا جونم چشم تر تو
نگو که دیگه داری میری
میمیره از غم دختر تو
.....
بابای مظلومم علی،خیلی غریبه....
ذکر دل مضطر من أمّن یجیبه...
•┈┈••✾❀❀✾••┈┈•
بند3⃣
بابای من
بالاسرت قدم شده از غم تو خم
تأثیر نداره به سر تو دیگه مرهم
ببین زده چه جوری فرقتو شکونده
بشکنه دستای پلیدِ إبنِ ملجم
.....
زخم سرت زیادی بازه
میاد أزش هِی خون تازه
نرو اگه بری چه جوری
زینب بااین غصه بسازه
زدن شکستن اون سری که
تو آسمونا سر فرازه
.....
بابا ی مظلومم علی خیلی غریبه
ذکر دل مضطر من أمّن یجیبه...
سید ناصراسماعیل نسب
سید مرتضی پیرانیان
سید محمد کمپانی
فهرست اشعار:
برچسب ها:
