ای همهی همه هست من فاطمه یا فاطمه
ای همهی همه هست من فاطمه یا فاطمه
میروی از دست من فاطمه یا فاطمه
بار سفر بسته ای فاطمه یا فاطمه
مگر ز من خسته ای فاطمه یا فاطمه
دار و ندار علی فاطمه یا فاطمه
بمان کنار علی فاطمه یا فاطمه
ز آسمانم مرو فاطمه یا فاطمه
یار جوانم مرو فاطمه یا فاطمه
تو از علی رو مگیر فاطمه یا فاطمه
دست به پهلو مگیر فاطمه یا فاطمه
نرفته است از نظر فاطمه یا فاطمه
صحنه ی دیوار و در فاطمه یا فاطمه
دو دست من بسته شد فاطمه یا فاطمه
دست تو بشکسته شد فاطمه یا فاطمه
به تو لگد می زدن فاطمه یا فاطمه
تو را چه بد می زدن فاطمه یا فاطمه
بود و نبود علی فاطمه یا فاطمه
یاس کبود علی فاطمه یا فاطمه
فدای افتادنت فاطمه یا فاطمه
به کوچه هل دادنت فاطمه یا فاطمه
چه بی خبر می زدن فاطمه یا فاطمه
چهل نفر می زدن فاطمه یا فاطمه
محمود اسدی شائق
464
شعر بعدی