ای نخل ز غم خمیده زینب
ای نخل ز غم خمیده زینب
ای جانِ به لب رسیده زینب
از بهر علی نسیم رحمت
بر فاطمه نور دیده زینب
بر صفحه ی عشق دست گردون
تصویر تو را کشیده زینب
ای داشته از غم حسین ات
چشمان به خون تپیده زینب
جامی ز بلا و درد و اندوه
در کرب و بلا چشیده زینب
ای کوه وقار جبهه ی عشق
در سنگر حق شهیده زینب
خورشید صلابت و کرامت
از چهره ی تو دمیده زینب
دیدی تو مصائب فراوان
در گسترش عقیده زینب
تو فصل بهار و ابر بودی
بانوی حجاب و صبر بودی
-------
احیاگر دین و مکتبی تو
آئينه ی عشق زینبی تو
هم زینت دامن پیمبر
هم زینت مادر و اَبی تو
تابنده تر از نگاه خورشید
رویشگر ماه در شبی تو
ای ماه فلک به دامن شب
روشنگر روی کوکبی تو
در مصحف لاله ها نوشتند
قربانی راه مذهبی تو
در دفتر صبر و استقامت
ارزنده ترینِ مطلبی تو
چون اشک چکیده از دو دیده
چون آه نشسته بر لبی تو
هم شعله ز داغ قتلگاهی
هم سوخته زآتش تبی تو
ای آن که ز اشک لاله چیدی
مانند برادرت شهیدی
محمود تاری