امشب دوباره جلوه گر ماهی درخشان آمده
امشب دوباره جلوهگر ماهی درخشان آمدهدختی ز نسل مصطفی با نور یزدان آمده
از مقدم این نور پاک عالم گلستان آمده
بر شیعیان مرتضی جلوه ی جانان آمده
امشب ز رحمت دختر موسی بن جعفر آمده
معصومه ی اخت الرضا تالی کوثر آمده
پیچیده در کل جهان از شادمانی این خبر
نخل ولا بار دگر از لطف حق داده ثمر
نجمه گرفته در بغل امشب یکی قرص قمر
موسی بن جعفر را بُوَد هستی و جان نور بصر
ارض و سما روشن شد از نور خدای لم یزل
نور وجودش را به ما داد هدیه از روز ازل
بر شیعیان مرتضی لطف مکرر آمده
در آسمان دین حق ماه منور آمده
ای عاشقان ای عاشقان جود مصور آمده
در خلقت و خو و نسب زهرای دیگر آمده
در اول ذالقعده ماهی عالم آرا می شود
یک غنچه از آل عبا زینب به دنیا می شود
ای گلبن عصمت نشان ماه جمالش فاطمی است
ثانی زینب باشد و خوی و خصالش فاطمی است
فخر زنان عالم و علم و کمالش فاطمی است
معصومه ی اخت الرضا جاه و جلالش فاطمی است
ای شیعیان او خواهر مولا علی موسی الرضا ست
چون جد و باب اطهرش سرمنشاء جود و سخاست
ماهی در عالم جلوه گر از لطف داور می شود
زیب همه عالم گلی از نسل حیدر میشود
از عطر و بویش عالم هستی معطر می شود
در شادمانی و شعف موسی بن جعفر می شود
بهر قدومش فرشیان آئینه بندانی کنند
حوران جنت از شعف امشب گل افشانی کنند
در آسمان دین حق ماهی شده امشب عیان
روشن شده از مقدم این ماه دین کل جهان
پیچیده در هستی ز او عطر و بوی باغ جنان
موسی بن جعفر را بود معصومه اش آرام جان
بر روی او لبخند زد مولا علی موسی الرضا
روشن شده از مقدم پاکش دل اهل ولا
ای گلبن باغ ولا خار گلستان توایم
امشب ز لطف خاص حق معصومه مهمان توایم
در محفلت بنشسته و ریزه خور خوان توایم
مولاتنا شرمنده از اکرام و احسان توایم
امشب ز شادی و شعف هر دل شده آباد تو
دست همه سوی شما، عید شب میلاد تو
زینت فضای این جهان روی تو یا معصومه جان
باشد بهشت شیعیان کوی تو یا معصومه جان
بر جان و دل ها می وزد بوی تو یا معصومه جان
با دست خالی آمدم سوی تو یا معصومه جان
ای صاحب جود و کرم دست من و دامان تو
دستان خالی مرا پر می کند دستان تو
امشب گل باغ ولا من آمدم سوی شما
بنگر به حال زار من حق علی موسی الرضا
امشب ز لطف و مرحمت درد مرا بنما دوا دستم بگیر از مرحمت من نوکرت هستم(رضا)
عمری بُوَد چون سائلان بر درگهت بنشسته ام
بین همه خلق جهان تنها به تو دل بسته ام
رضا یعقوبیان