از حال زار تو شدم آشفته تر مرو
از حال زار تو شدم آشفته تر مرو
ای محتضر ز چیست شدی مختصر مرو
نُهسال بودهای توبرای علی(علیهالسلام)سپر
با رفتنت دوباره شوم بی سپر مرو
ای مرغ پر شکسته مپر زآشیان من
بی بال هم برای منی بال و پر مرو
بشنو تو التماس مرا گرچه مشگل است
ای همسر جوان و خمیده کمر مرو
یکبار ضربه خورده ای از در دگر بس است
در را که میزنند تو در پشت در مرو
تا میرسد مغیره ز ره خنده میکند
مشکن چنین غرور مرا و دگر مرو
خانه خراب میشوم از بعد تو بمان
ایحامی علی(علیهالسلام)گذر ازاین سفرمرو
محمود اسدی شائق
411
شعر بعدی